در این بازه زمانی، سهم هزینه مسکن از هزینه کل خانوارهای شهری حدودا دو برابر خانوارهای روستایی بوده است. با مقایسه هزینه مسکن و هزینه کل خانوارهای شهری و روستایی در دوره مورد بررسی، میتوان دید که خانوارهای شهری به طور متوسط ۳.۴ برابر خانوارهای روستایی برای مسکن هزینه کردهاند. این در حالیست که هزینه کل خانوارهای شهری به طور متوسط ۱.۷ برابر خانوارهای روستایی بوده است.
حضور پررنگ مسکن در هزینههای خانوارها
مسکن بهعنوان یکی از نیازهای اساسی انسان، نقش حیاتی در کیفیت زندگی و رفاه خانوارها ایفا میکند. با افزایش شهرنشینی و تغییرات سریع در الگوهای زندگی، اهمیت مسکن بهعنوان یک کالای ضروری و سرمایهای بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. همچنین، مسکن به دلیل ماهیت خود قابلیت جانشینی با کالاهای دیگر را ندارد و نهایتا میتوان به خانههای کوچکتر و در مناطق ارزانتر نقل مکان کرد. از طرفی، با افزایش تورم هزینههای مربوط به مسکن نیز افزایش یافتهاند و خانوارها بخش زیادی از بودجه خود را صرف مسکن میکنند. بیشترین هزینه خانوارها متعلق به مسکن است.
در این گزارش، منظور از هزینه مسکن مجموع هزینههایی است که صرف اجارهبها، آب و فاضلاب، سوخت و روشنایی و سایر هزینههای منزل مسکونی است. باتوجه به اینکه مصرف مسکن بهسختی تغییر میکند، ثبات نسبت هزینه مسکن از کل بودجه خانوار احتمالا به معنای رشد هزینه خانوار مطابق با رشد قیمت مسکن است. بنابراین میتوان گفت که احتمالا رشد هزینههای اختصاصیافته به مسکن از بودجه خانوار، شاخص خوبی برای تخمین تورم مسکن است.
وزن بالای مسکن بر دوش خانوارها
از ابتدای دهه ۹۰ تا سال ۱۴۰۱، بخش قابل توجهی از هزینههای خانوار به مسکن تخصیص یافته است. در این دوره، از کل هزینههای خانوارهای شهری حداقل ۳۳ درصد آن صرف هزینههای مسکن شده است. به عبارت دیگر، یک سوم از هزینههای خانوارهای شهری برای مسکن خرج شده است.
در دوره مشابه، از کل هزینههای خانوارهای روستایی نیز حداقل ۱۵ درصد به مسکن اختصاص یافته و حدود یک ششم از هزینههای آنها را دربرمیگیرد.
در این بازه زمانی، متوسط هزینه مسکن خانوارهای شهری ۱۱.۸ برابر و متوسط هزینه کل آنها نیز ۱۰.۳ برابر شده است. برای خانوارهای روستایی، متوسط هزینه مسکن در این مدت ۹.۸ برابر و متوسط هزینه کل ۹.۴ برابر شده است. در واقع، برای خانوارهای هر دو مناطق شهری و روستایی، سرعت رشد هزینههای مسکن بیشتر از سرعت رشد هزینههای کل بوده است.
هزینه بالای مسکن برای خانوارهای شهری
روند سهم هزینه مسکن از کل هزینههای خانوارهای شهری از ابتدای دهه ۹۰ تا سال ۹۴ تقریبا باثبات و در کانال ۳۳ درصد بوده است. دلیل اصلی آن این بوده که سرعت رشد هزینههای مسکن و هزینه کل خانوارهای شهری تقریبا برابر بوده است. در سال ۹۵، سهم هزینه این بخش به ۳۴.۱ درصد رسیده است. در سال ۹۶، سهم هزینه مسکن از کل هزینهها ۱.۱ واحد درصد کاهش یافته و به کمترین مقدار خود در ۳۳ درصد رسیده است. به این دلیل که در این سال سرعت رشد هزینههای کل از سرعت رشد هزینه مسکن پیشی گرفته است.
پس از آن، سرعت رشد هزینه مسکن از سرعت رشد هزینه کل خانوارهای شهری سبقت گرفته و باعث شده سهم هزینه مسکن از هزینه کل سیری صعودی به خود بگیرد. این روند تا سال ۹۹ ادامه داشته و سهم هزینه مسکن از کل هزینه خانوارهای شهری به ۳۷ درصد رسیده است. بیشترین سهم هزینه مسکن در سال ۱۴۰۱ با ۳۸.۱ درصد ثبت شده است.
روند سهم هزینه مسکن از هزینه کل خانوارهای روستایی
سهم هزینه مسکن از هزینه کل خانوارهای روستایی از ابتدای دهه ۹۰ تا سال ۹۲ سیری نزولی داشته و از ۱۸.۲ درصد به کمترین مقدار خود در ۱۵.۷ درصد رسیده است. دلیل آن بیشتر بودن سرعت رشد هزینه مسکن از سرعت رشد هزینه کل خانوارهای روستایی است. از سال ۹۲ تا ۹۵ سرعت رشد هزینه مسکن از سرعت رشد هزینه کل پیشی گرفته و سیر این روند صعودی شده است. در ادامه، روند سهم هزینه مسکن از هزینه کل خانوارهای روستایی کاهشی و افزایشی بوده که دلیل آن مشابه تغییرات دیگر بوده است. در نهایت، سهم هزینه مسکن از هزینه کل در سال ۱۴۰۱ بیشترین مقدار خود را در ۱۹.۱ درصد ثبت کرده است.
از نکات جالبی که میتوان در این روند دید این است که سهم هزینه مسکن از هزینه کل خانوارهای شهری حدودا دو برابر خانوارهای روستایی بوده است. با مقایسه هزینه مسکن و هزینه کل خانوارهای شهری و روستایی در دوره مورد بررسی، میتوان دید که خانوارهای شهری به طور متوسط ۳.۴ برابر خانوارهای روستایی برای مسکن هزینه کردهاند. این در حالیست که هزینه کل خانوارهای شهری به طور متوسط ۱.۷ برابر خانوارهای روستایی بوده است.
دیدگاهتان را بنویسید